ایداایدا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

دختر گلم آیدا

ایدای زندگیم

آرزویم این است نتراود اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد . . . نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز . . . و به اندازه هر روز تو عاشق باشی عاشق آنکه تو را می خواهد . . . و به لبخند تو از خویش رها می گردد . . . و تو را دوست بدارد به همان اندازه که دلت می خواهد نوروز 91 برای همه نی نی های ناز و دوست داشتنی مبارک باشه همیشه تنتون سالم و لبتون خندون ...
27 اسفند 1390

ایدای زندگیم

آرزویم این است نتراود اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد . . . نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز . . . و به اندازه هر روز تو عاشق باشی عاشق آنکه تو را می خواهد . . . و به لبخند تو از خویش رها می گردد . . . و تو را دوست بدارد به همان اندازه که دلت می خواهد نوروز 91 برای همه نی نی های ناز و دوست داشتنی مبارک باشه همیشه تنتون سالم و لبتون خندون ...
27 اسفند 1390

ایدا جونم چهارشنبه سوریت مبارک باشه عزیزم

واست آتیش روشن کردم که اخر زمستونه چهار شنبه ی اخر سال قلب من آتیش بارونه غمهاتو آتیش میزنم سرخی آتیش مال تو چشم حسودا کور شه از عشق میون من و تو                                     مبارک   دختر گل مامان چند روزی که باز هم متاسفانه سرما خورده بد جوری هم سرفه میکنه الهی مامان فدای اون چشمای نازت بشه دلم بدجوری میگیره وقت میبنم بی حال نشستی و نگاه میکنی دخمله مامان برات یه کادوی خوشگل واسه چهارشنبه سوریت گرفتم انشاله همیشه سالم و...
23 اسفند 1390

ایدا جونم چهارشنبه سوریت مبارک باشه عزیزم

واست آتیش روشن کردم که اخر زمستونه چهار شنبه ی اخر سال قلب من آتیش بارونه غمهاتو آتیش میزنم سرخی آتیش مال تو چشم حسودا کور شه از عشق میون من و تو مبارک دختر گل مامان چند روزی که باز هم متاسفانه سرما خورده بد جوری هم سرفه میکنه الهی مامان فدای اون چشمای نازت بشه دلم بدجوری میگیره وقت میبنم بی حال نشستی و نگاه میکنی دخمله مامان برات یه کادوی خوشگل واسه چهارشنبه سوریت گرفتم انشاله همیشه سالم و سلامت باشی تا مامانی و بابایی همیشه خوشحال باشه عروسک مامان چهارشنبه سوری مبارکت باشه دوست دارم آتیش پاره ...
23 اسفند 1390

امان از دست این دختر

ایدا خانومی ما امروز مهمون خاله جونش هست اخه مامان جون رفته خونه دایی اسماعیل برای برنامه چهلم بابا بزرگ برنامه ریزی کنن نمی دونم صبح چه خوابی دیده بود که عروسک مامان تو خواب گریه می کرد ولی همین که بیدار شد و علی دید شروع به خندیدن کرد   علی اقا هم از دیشب خونه ما مهمون بود و کلی با این وروجک ما بازی کرد که هر دوتاشون خسته و کوفته یک طرف خوابشون گرفته بود   خوشگل مامان تازگی هم یاد گرفته وقتی صداش می کنی خیلی قشنگ میگه بلی هزار ماشاله مثل طوطی هر چه میگم فوری تکرار میکنه موهای فرفریشو هم کوتاه کرده و شده شکل پسرها فکر نمیکرده اینجور راحت بشینه و موهاشو کوتاه کنیم ولی اصلا جیکش هم در نیومد خیلی اروم نشت بغ...
18 اسفند 1390

امان از دست این دختر

ایدا خانومی ما امروز مهمون خاله جونش هست اخه مامان جون رفته خونه دایی اسماعیل برای برنامه چهلم بابا بزرگ برنامه ریزی کنن نمی دونم صبح چه خوابی دیده بود که عروسک مامان تو خواب گریه می کرد ولی همین که بیدار شد و علی دید شروع به خندیدن کرد علی اقا هم از دیشب خونه ما مهمون بود و کلی با این وروجک ما بازی کرد که هر دوتاشون خسته و کوفته یک طرف خوابشون گرفته بود خوشگل مامان تازگی هم یاد گرفته وقتی صداش می کنی خیلی قشنگ میگه بلی هزار ماشاله مثل طوطی هر چه میگم فوری تکرار میکنه موهای فرفریشو هم کوتاه کرده و شده شکل پسرها فکر نمیکرده اینجور راحت بشینه و موهاشو کوتاه کنیم ولی اصلا جیکش هم در نیومد خیلی اروم نشت بغل خ...
18 اسفند 1390

خدا جونم تمام سبزی زندگیمون رو از عنایت بی منت تو داریم..دوستت داریم..تنهامون نذار

بعضی وقتا هست که دوس داری کنارت باشه... محکم بغلت کنه... بذاره اشک بریزی تا سبک بشی.... بعد آروم تو گوشت بگه: « دیوونه چته من که باهاتم . مهمترین و بهترین و زیباترین روزهای زندگی من تک تک ثانیه هاییه که نشستم کنار مهربان همسرم و حس خوب آرامش تمام وجودم رو پر کرده..تک تک ثانیه هایی که همسرم توی خونه نیست و دلم برای بودنش تنگ میشه...و خدا رو هزار بار شکر میکنم که این حس و حال از روز عروسیمون همچنان جریان داره..هر روزش برام مثل روز عروسیه..همونقدر هیجان انگیز..همونقدر قشنگ...همونقدر باشکوه .. در گذر تمام این روزها عشق قشنگی که ٥ سال پیش جوونه زده بود شکفت...رشد کرد و تمام زندگیمونو در آغوش گرفت و امر...
18 اسفند 1390

خدا جونم تمام سبزی زندگیمون رو از عنایت بی منت تو داریم..دوستت داریم..تنهامون نذار

بعضی وقتا هست که دوس داری کنارت باشه... محکم بغلت کنه... بذاره اشک بریزی تا سبک بشی.... بعد آروم تو گوشت بگه: « دیوونه چته من که باهاتم . مهمترین و بهترین و زیباترین روزهای زندگی من تک تک ثانیه هاییه که نشستم کنار مهربان همسرم و حس خوب آرامش تمام وجودم رو پر کرده..تک تک ثانیه هایی که همسرم توی خونه نیست و دلم برای بودنش تنگ میشه...و خدا رو هزار بار شکر میکنم که این حس و حال از روز عروسیمون همچنان جریان داره..هر روزش برام مثل روز عروسیه..همونقدر هیجان انگیز..همونقدر قشنگ...همونقدر باشکوه .. در گذر تمام این روزها عشق قشنگی که٥ سال پیش جوونه زده بود شکفت...رشد کرد و تمام زندگیمونو در آغوش گرفت و امروز د...
18 اسفند 1390